مرکز اسناد و مطالعات زنان ايرانى
CSDIW
Center for Studies and Documents of Iranian Women



دنور - کلرادو
۲۵ مارچ ۲۰۰۳



دوستان ناديده ام

با سلام هاى فراوان براى شما. اجازه بدهيد قبل از هر چيز سال نو ايرانى را به شما تبريک بگويم و برايتان سالى سرشار از عشق، آزادى و صلح آرزو کنم و به شما، براى کار سنگينى که در پيش داريد، خسته نباشيد بگويم. ما، کسانى که برنامه کنفرانس سال گذشته را تدارک ديديم، خوب ميدانيم که چه بار سنگينى بر دوش شماست. و چه بارهاى سنگين ترى را بايد متحمل شويد تا اين کنفرانس به خوبى به پايان برده شود.

قصد من اين نيست که در شرايط سختى که شما در آن قرار داريد با حرف هايى تلخ دلزده و خسته تان کنم. اما، در عين حال، نميخواهم شما در آينده به وضعيتى مبتلا شويد که سال گذشته ما گرفتار آن شديم. حق نميدانم که شما نيز مثل ما کميته هاى گذشته را ملامت کنيد که چرا ماهيت بنياد و تنها گرداننده اش را براى شما روشن نکردند.

پس لازم ميدانم که در اين مرحله آغازين کار به شما هشدار بدهم که،

۱ـ بنياد پژوهشهاى زنان چيزى نيست جز خانم گلناز امين و يک دفترچه راهنماى تشکيل کنفرانس که ايشان هر سال آنرا در آخرين لحظه در اختيار افرادى که داوطلب تشکيل کنفرانس شده اند قرار ميدهند. تا آن زمان داوطلبان نميدانند که سود احتمالى کنفرانس به خانم امين تعلق ميگيرد و ضرر آن را کميته محلى بايد بپردازد. با اين فريب غافلگير کننده است که ايشان هميشه زنانى بى خبر از گذشته کار را در مقابل کار انجام شده قرار داده و آنان را واميدارند که کنفرانس را ظاهرا براى زنان و در اصل براى ايشان ترتيب بدهند.

۲ـ سال گذشته ما، پس از کشف اين مطلب، از قبول آن سر باز زديم و خانم امين عاقبت پذيرفتند که اگر ضررى حاصل شد بنياد ايشان و مرکز مطالعات ما به تساوى در آن شريک شوند و اعضاى کميته محلى در اين ضرر شريک نباشند. ايشان وعده کردند که جدا از درآمد کنفرانس ديگر کمک هاى مالى را که خود دريافت ميدارند براى جبران ضرر احتمالى کنفرانس بکار خواهند برد.

۳ـ در تمام طول دوران برنامه ريزى، ايشان در جريان کليه تصميمات قرار داشتند و حتى اشخاص و مخارج نالازمى را، با بکار بردن نرمش و زبان بازى هاى دوستانه، به کميته هاى محلى تحميل کردند.

اما همه نرمش و زبان بازى هاى ايشان درست تا روز شروع کنفرانس بود و پس از انجام آن، يعنى هنگامى که معلوم شد کنفرانس با همه صرفه جويى ها متضرر شده است، خانم گلناز امين به هيچکدام از قولهاىى که قبل از کنفرانس به ما داده بودند عمل نکردند. تاکتيک ايشان براى عمل نکردن به قولهاشان چند مرحله اى بود:

۴ـ بلافاصله پس از شروع کنفرانس، بهمراه سه چهار زنى که مرتب دور و برشان حرکت ميکردند (و گويا نقش بادى گارد و بزن بهادرهاى ايشان را به عهده دارند)، به برخوردهايى غيراصولى پرداختند و هر کارى که از دستشان برميآمد در جهت تضعيف افراد کميته محلى انجام دادند.

۵ـ يک هفته پس از کنفرانس با زبانى اهانت آميز اعضاى کميته را، به اصطلاح، خلع کردند تا آنها را از اختلاف مالى پيش آمده بين بنياد و مرکز خارج کرده باشند و اين ها همان افرادى بودند که، به قول اکثريت حاضر در سيزدهمين کنفرانس، يکى از بهترين و مرتب ترين کنفرانس هاى بنياد را تدارک ديده بودند.

۶ـ آنگاه خانم گلناز امين کليه تعهدات خودشان را زير پا گذاشتند و تا اين لحظه با اين که سه بار صورتحساب برايشان فرستاده شده (يک بار بوسيله ايميل، و دو بار با پست سفارشى با امضاء) حاضر نشده اند که سهم خودشان را بپردازند.

۷ـ در عين حال، در طول سال گذشته، خانم گلناز امين براى اين که مرکز ما را از تقاضاى طلبش بازدارند به بدترين نوع عمليات متوسل شده اند و همان بزن بهادرهاى خودشان را وادشته اند تا کثيف ترين ناسزاها و تهمت ها را نثار من کنند و از هيچ نوع تهديدى مضايقه نکرده اند.

آنچه که ذکر کردم مختصرى از بلاهايى بود که خانم گلناز امين، به عنوان مسئول بنياد پژوهشهاى زنان، بر سر ما و من آوردند. و درست در جريان روشن شدن همين مسائل در سال گذشته بود که من دريافتم اين بلا بر سر بسيارى از کميته هاى قبلى (مثل کميته استکهلم و کميته تورنتو و...) هم آمده اما يا خانم گلناز امين و بزن بهادرهايشان با تهديد و تضعيف ديگران صداها را خفه کرده اند و يا زنانى خوش نيت، با علم به همه اين چيزها، سعى کرده‌اند که به قول خودشان «براى آن که جنبش زنان تضعيف نشود» سر و صداها را ساکت کنند.

اما من، درست بخاطر احترامى که به جنبش زنان ميگذارم، اعتقاد دارم که يکى از کارهايى که زنان بايد بکنند انتقاد از خود است و، مهمتر از آن، سد کردن راه سو‌ء استفاده هاى کسانى که از فمينيسم دکان درست کرده‌اند. آيا براستى جنبش زنان، و يا هر جنبش ديگرى، ميتواند با تکيه بر دروغ، پنهان کارى، و کلاهبردارى کسانى که درکى از فمينيسم ندارند به نتيجه اى درست و مثبت برسد؟

ما ميتوانيم کپى مدارک، حساب و کتابها و مکاتبات مربوط به کنفرانس سيزدهم را در اختيار شما بگذاريم تا خود ملاحظه کنيد که چه بر سر ما آمده است. يادتان باشد که ما هم، درست مثل شما، با کمال حسن نيت ماه ها کار کرديم تا قدمى در جهت جنبش زنان برداشته باشيم و حق نبوده و نيست که کسانى چون خانم گلناز امين از زحمت ديگران بهره هاى مالى و غير مالى ببرند و عملا جنبش زنان ايرانى را به تمسخر بگيرند.

قبول يا عدم قبول حرف هاى من از طرف شما فرقى به حال من ندارد. گفتن آنها فقط وظيفه اخلاقى من بوده است و من، در اين راستا، قبل از مطرح کردن اين نکات براى ميهمانان ماه جون کنفرانس شما، آنها را با شما در ميان ميگذارم.

آرزوى توفيق شما را دارم و اميداوارم که با هوشيارى تمام مراقب باشيد که، پس از اينهمه زحمتى که متقبل شده ايد، لطمه روحى و مالى نخوريد.


با مهر و دوستى فراوان

شکوه ميرزادگى




تايپ مجدد توسط شبکه زنان، از روى متن اصلى با فورمت PDF منتشر شده در سايت آواى زن

* ما مقالاتى که در آن به سازمانها يا اشخاص بدون ارائه سند و مدرک تهمت زده شود، منتشر نميکنيم. اما در مورد بنياد پژوهشهاى زنان نيازى به ارائه سند از جانب هيچکس نداريم. ما خود بعنوان قربانيان کنفرانس دوازدهم اين سازمان، مجموعه اى از اسناد سوء استفاده هاى کلان مالى که جز با حمايت آگاهانه و فعال گلناز امين ميسر نميشد را دو سال است در همين سايت در اختيار همگان گذاشته ايم. از اينکه هشدارهاى ما نتوانسته است مانع ادامه اين کلاهبرداريها شود بينهايت متاسفيم.

شکوه عزيز، وقتى از کثيف ترين تهمت ها و ناسزاها و از بدترين لجن پراکنى ها و تهديدهاى اين دار و دسته حرف ميزنيد ما بخوبى منظورتان را ميفهميم، چون خودمان همه آنها را با گوشت و پوست خود احساس کرده ايم و به همين خاطر قدر شما و صداقت و شجاعتتان را ميدانيم. شما ميتوانيد در تلاش براى پايان دادن به کسب و کار اين عده که در جنبش زنان دکان باز کرده اند، روى پشتيبانى تام و تمام ما حساب کنيد.
- مسئول سايت شبکه زنان