نوشته‌هاى ديگر امين در اين سايت

محدودیت‌های دانشجویان ایرانی تشدید خواهد شد

امین از تهران - ٨ ژوئن ٢٠١٠

در پی درخواست نیروهای بسيجی و به منظور برآورده کردن خواست نیروهای تندرو مذهبی در ایران، دولت احمدی نژاد محدودیت‌های پوشش دانشجویان ایرانی را سنگین‌تر خواهد کرد. پس از راهپیمایی‌های پس از اقامه نماز جمعه تهران درطی چند هفته اخیر، موج تهدید و فشار بر دانشجویان ایرانی که به زعم دولت فعلی، پوشش اسلامی کاملی ندارند تشدید شده است. در حال حاضر کمیته انضباطی در دانشگاه‌های علم وصنعت، دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد و بسیاری از دانشگاه‌های کشور با دانشجویانی که از منشور پوشش اسلامی دانشگاه عدول کنند بشدت برخورد می‌کند، به طوری که در طی چند روز اخیر کارت دانشجویی برخی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ضبط شده است که البته کمیته‌ی انضباطی این دانشگاه عنوان می‌کنند که گرفتن کارت دانشجویی این دسته از دانشجویان به دلیل بی توجهی آنان به اخطارهای قبلی این کمیته بوده است.

بسیاری بر این گمانند که احمدی نژاد و مشاورانش بخوبی می‌دانند که با اعمال چنین دخالت‌های سفیهانه‌ای در زندگی خصوصی مردم و دانشجویان، این دولت و به دنبال آن، این حکومت منفورتر از قبل خواهد شد اما از آنجا که دولت احمدی نژاد دولتی کودتایی بوده، برآمده از خواست و اراده مردم نيست و با یاری نیروهای سپاه پاسداران بر مسند قدرت نشسته است، بنابراین این دولت خود را وامدار نهادهای نظامی و امنیتی سپاه دانسته و خود را موظف می‌داند که هر از چند گاهی برای راضی نگه داشتن حامیانش به خواسته‌های آنان جامه‌ی عمل بپوشاند. در سال‌های گذشته نیز نیروهای بسیج اصرار داشتند که پیکر چند تن از کشته شدگان جنگ هشت ساله ایران و عراق را در محوطه‌ی دانشگاه‌ها دفن کنند و اخیرا نیز دولت و مجلس به دنبال تصویب طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها هستند. طرحی که جمهوری اسلامی آن را برای "جلوگیری از اختلاط بین دانشجویان غیرهمجنس" قلمداد می‌کند.

حال سؤال اساسی این جاست که آیا اگر جمهوری اسلامی دانشگاه را هم مثل بسیاری از اماکن عمومی دیگر در ایران، دخترانه و پسرانه کرد بر بار علمی آن می‌افزاید؟ آیا مگر در مدارس ما (که برخلاف سیستم آموزشی سایر کشورهای توسعه یافته، حتی مدارس مقطع ابتدایی در ایران نیز دخترانه و پسرانه است) بار علمی دانش آموزان ما بیشتر از بار علمی دانش آموزان ممالک توسعه یافته است که حال افرادی که با الفبای علم بیگانه‌اند و علم را تنها در تفسیر احادیث می‌پندارند به فکر دیوار کشیدن بین دانشجویان دختر و پسر افتاده‌اند؟

آیا این توهین به دانشجوی ایرانی نیست که حکومت آنان را افرادی سست عنصر، بی اراده، ضعیف در مواجهه با کنترل امیالشان و دانشجویانی هوس‌باز در دانشگاه‌ها تصور می‌کند؟

البته مطمئناً مشهورترین پاسخ احتمالی شارعان دینی به این سخن آن است که عنوان می‌کنند باید از تعامل علمی که بیم اختلاط بی رویه جنسی می‌رود دوری کرد. حال در جواب به این پاسخ نیز باید گفت که اگر این فرض مضحک شرعی را بپذیریم پس باید با همین استدلال، کلیه اداره‌ها، اماکن عمومی، آموزشی، فرهنگی، هنری و در کل تمام طیف زن و مرد جامعه ایران را از هم جدا کنیم، آن هم تنها به این دلیل که دین احتمال می‌دهد شاید تعاملات روزمره دو غیر همجنس در جامعه به سوء رفتار جنسی بینجامد! که البته هر عقل سلیمی این حکم برخاسته از اذهان بیمار و روان‌پریش مرتجعان دینی را برنمی‌تابد.

مشکل دیگر این طرح آن است که وقتی فردی در ایران نه در کودکی، نه در مدرسه و نه در دانشگاه، حق گفتگو و اظهار نظر با غیر همجنسش را ندارد، آنگاه چگونه باید انتظار نداشته باشیم که آن کودک در آینده به یک فردی با شخصیت نابهنجار، غیرطبیعی و با انبوهی از عقده‌های سنگین روانی مبدل نشود؟ چگونه باید متوقع باشیم که وقتی جمهوری اسلامی همه درها را برای ملاقات معمولی بین دخترها و پسرها می‌بندد ، ازدواج‌های درون جامعه ما با وجود کم آگاهی طرفین به شکست نینجامد؟

در پایان باید عنوان کرد که وقتی سکانداران علمی حال حاضر ایران از مسئولان نظامی گذشته انتخاب می‌شوند و حکومت عملا از آگاهی دانشجویان هراس دارد و دانش سیاسی آنان رادر تضاد با منافع غیر انسانی خود می‌داند ارائه چنین طرح‌های قرون وسطایی هم خیلی دور از ذهن نمی‌رسد. به طور مثال وقتی وزیر علوم فعلی جمهوری اسلامی (کامران دانشجو) فردی با سابقه نظامی و امنیتی طولانی است و وقتی رئیس دانشگاه تهران (فرهاد رهبر)، به عنوان رئیس بزرگترین دانشگاه ایران سابقه‌ی بازجو بودن و فعالیت در نهاد‌های امنیتی سپاه را در کارنامه خود دارد آنگاه خیلی نباید تعجب کرد که چرا نوابغ علمی در ایران، شب‌ها را در آرزوی مهاجرت از ایران به صبح می‌رسانند.



نظراتتان را با نويسنده مقاله در ميان بگذاريد: Journalist.tehran@yahoo.com